loading...
آسان مطلب بزرگترین سایت دانلود و تحقیق
سخن مدیر

با سلام

  از این پس ما را با این آدرس ببینید 

www.asanmatlab.orq.ir


دانلود فیلتر شکن برای اعضا کلیک کنید

آخرین ارسال های انجمن
کمیل نهتانی بازدید : 438 پنجشنبه 18 آبان 1391 نظرات (0)

برمکیان از خاندانهای اصیل ایرانی و منسوب به شاهان ساسانی بوده اند و بنابر روایات قدیمی کهانت و سدانت «آتشکده نوبهار» را برعهده داشته و در اواخر قرن اول هجری به دین اسلام گرویده اند.در سالهای بین 63 الی 83 خورشیدی و در زمان خلافت عبدالملک و جانشینان وی به دربار خلفای اموی آمده و در سایه درایت و لیاقت و دارائی خود قدرت و نفوذی عظیم کسب نمودند.نام «برمک» بر گرفته از لغت سانسکریتپاراماکا» به معنی رئیس، و عنوان روسای مذهبی «نوبهار» میباشد.

برمکیان از خاندانهای اصیل ایرانی و منسوب به شاهان ساسانی بوده اند و بنابر روایات قدیمی کهانت و سدانت «آتشکده نوبهار» را برعهده داشته و در اواخر قرن اول هجری به دین اسلام گرویده اند.در سالهای بین 63 الی 83 خورشیدی و در زمان خلافت عبدالملک و جانشینان وی به دربار خلفای اموی آمده و در سایه درایت و لیاقت و دارائی خود قدرت و نفوذی عظیم کسب نمودند.نام «برمک» بر گرفته از لغت سانسکریت[1] «پاراماکا» به معنی رئیس، و عنوان روسای مذهبی «نوبهار» میباشد.

آتشکده نوبهار

نوبهار آتشکده معروفی در بلخ بوده و بنا بر اسناد تاریخی توسط انوشه روان پادشاه دادگر ساسانی ساخته شده بود و یکی از مهمترین عبادتگاههای ایرانیان محسوب میگردید.عمربن الارزق کرمانی که در اوائل قرن سوم قمری میزیسته میگوید معنای نوبهار همان بهارنو است و این توضیح را بعنوان دلیل بیان می کندکه « وقتی که بنائی عظیم می ساختند تاجی از ریحان برفراز عمارت می نهادندو بنابرپاره ای از سنن قدیمه دیوارهای آن بنا را با ریحان اندود میکردند این مراسم در بهار وقتی که ریحان سر ازخاک برمیکشد انجام میگرفته است . ایرانیان نوبهار را تکریم میکردند و محترم میداشتند.زائرین کثیری که غالبا" از نواحی دوردست بدیدن نوبهار می آمدند دیوارهای معبد را از منسوجات گرانبها می پوشاندند و درفشهائی بر فراز گنبد آن می افراشتند.گنبد آن که به «اوست» موسوم بوده دارای 100 ذراع دور و 100 ذراع ارتفاع بوده و ایوانی گرداگرد آنرا فراگرفته بود.این معبد 360 حجره برای راهبان داشت که هریک روز، یکی از آنها متصدی خدمت روزانه بوده است.در حوالی معبد ، اوقافی فراوان و مزارع و قلعه هائی وجود داشته که جملگی تعلق به معبد داشته اند. سلاطین ایران و هندو چین و کابل و سند و زابلستان و ماوراء النهر به زیارت نوبهار می آمدنده اند.جملگی دربرابر بت اصلی سجده کرده و دست کاهن را می بوسیدند . منصب کهانت در خاندان برمکیان موروثی بوده و تمام اراضی که گرداگرد معبد واقع و وسعت آن هفت فرسنگ مربع بوده به آنها تعلق داشته است و در این تیول برمکیان اختیار مطلق داشته اند. تمام ساکنین این ناحیه عبد و عبید آنها بودند و با هدایای زائرین ثروت هنگفتی نصیب برمکیان میشد.»

بنا بروایت«دقیقی»، لهراسب چهارمین پادشاه کیانیان و بانی شهر بلخ، پایتخت خود اصطخر یا شادیاخ نیشابور را به سمت بلخ ترک نمود و درآن محل «نوبهار» را بنیان گذاشت.ابیات زیر از اوست.

چو گشتاسب را داد لهراسب تخت فرودآمد ازتخت و بربست رخت

به بلخ گزین شد بدان «نوبهار» که یزدان پرستان آن روزگار

مر آن خانه را داشتندی چنان که مر مکه را تازیان این زمان

بدان خانه شد شاه یزدان پرست فرود آمد آنجا و هیکل ببست

ابیات فوق بیانگر اینست که آتشکده نوبهار برای زرتشتیان (یزدانپرستان)به همان اندازه مقدس بوده که مکه برای مسلمانان. بنا به نوشته فردوسی بزرگ، لهراسب زرتشتی بوده در چهارراههای شهر بلخ جشن باستانی «سده» را برپا کرده است . وی بعداز بیان اشعار دقیقی، چنین میگوید:

گرانمایه لهراسب آرام یافت خردمایه و کام پدرام یافت

وزان پس فرستاد کس ها به روم به هند و به چین و به آباد بوم

ز هر مرز هرکس که دانا بدند بهرکار نیکو توانا بدند

ز هر کشوری برگرفتند راه رسیدند یکسر بدرگاه شاه

ببودند بیکار چندی به بلخ ز دانش چشیدند هر شور و تلخ

یکی شارسانی برآورد شاه پر از برزن و کوی و بازارگاه

بهر برزنی جای جشن سده همه گرد بر گرد آتشکده

یکی آذری ساخت برزین بنام که بد با بزرگی و با فر و کام

لهراسب جانشین کیخسرو پادشاه ایران زمین بوده و برابر روایات موجود دوره سلطنت او طولانی بوده و از آنجا که بانی شهر بلخ بوده اورا بلخی نیزنامیده اند. وی درجنگ باسپاهیان ترک بفرماندهی ارجاسب کشته شده است و بلخ نیز به تصرف ترکان درآمد.

مدارک تاریخی معتبر شهادت میدهندکه برمکيان پيش ازاسلام آئين زردشتی داشتند و حتی مورخین عرب نيز اين واقعيت را انکارنمی کنند. مسعودی در کتاب مروج الذهب می نويسد که برمکيان پيش از اسلام توليت خانه نوبهار، آتشکده بلخ را داشتند. مسعودی تنها مورخی است که بر خلاف ديگران نوبهار را آتشکده می داند . چنانکه از بيان مسعودی بر می آيد برمکیان پيش از اسلام آئين زرتشتی داشتند و نوبهار هم آتشکده بوده است نه بتکده. وی می گويد : « فضل بن يحيی ، علمای بلخ را بر دروازه نوبهار طلب کرده، و فرموده است که جد من بدين مشهور است که نوبهار که قبله مغان است ، بنا کرده اوست. مرا کاری فرماييد که از آن عار بيرون بيايم.» مغان مقولهء مذهبی مربوط به آيين زرتشتی است

مرحوم حبيبی هم نوبهار بلخ را به تبعیت از نظريات اعراب بتکده معرفی می نماید. او می نويسد: « از ابنيهء بسيار معروف اين عصر نواسنگهارامه ( نواويهاره = نوبهار) بلخ است ويکی از سلاطين سابق آنرا اعمار کرده بود و در دالان جنب آن لگن و دندان و جاروب بودا مرصع به جواهر گرانبها موجود بودند. . . » ویهاره بزبان سانسکریت به معنای معبد می باشد.

اصولا" اعراب اصرار داشتندتا که مردم و فرهنگ و تمدن همه کشور های مفتوحه خويش را پست جلوه داده و سعی کرده اند آنها را شريک جهالت قبل ازاسلام خويش عنوان کنند. به همين دلیل هر معبد بودايی و آتشکده زرتشتی را بتکده و ایرانیان را موالی نام نهاده اند. مورخینی هم که از منابع عربی در آثار خوداستفاده نموده اند به تبعیت از آنها نوبهار را همانند معابد بودائی، در آثار خود بتکده معرفی مینمایند.

حبيبی معبد نواسنگهارامه را بجای نوبهار معرفی داشته است. اين معبد، عبادگاه بودايان بوده است که در جنب نوبهار بلخ که آتشکده زرتشتيان قرار داشته است . محمد جواد مشکور در تاريخ اجتماعی ايران می نويسد که : « معبد نواسنگها رامه در خارج شهر در جنوب شرقی واقع بوده اين معبد به زبان چينی نا ـ فو ـ کيا ـ لان ، يا ناپو سنگ کيالان خوانده می شد . در تالار بزرگی که با طرز با شکوهی آراسته شده بود، تنديسی از بودا ديده میشدکه آن را با احجار گرانبها ساخته بودند.در معبد ( نواسنگهارامه) ميان تالار جنوبی طشت کوچکی بود که در آن بودا خود را شستشو می داد ، در اين معبد جاروب بودا و نيز دندان بودا قرار داشت .»

در زمان خلافت معاویه بسال 42 قمری(41 خورشیدی) عبدالله بن عامربن کریزالحضرمی خراسان را تصرف کرد و او قیس بن هیثم سلمی و عطاءبن صائب را به بلخ فرستاد. آنها بلخ را متصرف و نوبهار را ویران کردند.

نسب برمکیان

نظام الملک در مورد نسب برمکیان میگوید که از زمان سلطنت اردشیر بابکان برمکیان همیشه از پدر به پسر وزیر شاهان ایران بوده اند.طبری برمک را وزیر شیرویه معرفی کرده مینویسد « شرویه برتخت نشست و تاج برسرنهاد وبزرگان را بارداد وآن کسانی را که پدرش نام ایشانرا از دیوان افکنده بود همه رانام نوشت و خواسته بسیارداد و زندانیان را رهاکرد و برمک بن فیروز را جد برامکه وزیر کرد و......»

صاحب نزهت القلوب می نویسد: «جعفربرمکی جد برمکیان از احفاد گودرز (دستور) اردشیربابکان بود و در سال 93 خورشیدی بوزارت بنی امیه منصوب شد. جعفر سکه هائی از زر و سیم زد و چون از عیاری عالی بودند سکه های زرین او بنام جعفری باقی و مشهور شد.مدت هشتاد سال مقام وزارت در خاندان وی باقی ماندو پنج نفر از اعقاب وی بوزارت رسیدند.» خواندمیر، برمکیان را از اعقاب شاهان ایران میداند. مورخین متعددی با خواندمیر هم عقیده بوده و برمکیان را از اعقاب انوشیروان ساسانی میدانند.

بروایت ابن خلکان که خوداز احفادبرمکیان میباشد، برمک پسر جاماسب و نوه یاشاسب بوده است.به گفته کرمانی، برمک که متولی آتشکده نوبهار بود، بهنگام تسلط اعراب برخراسان،وی با هدایای زیادی به دیدار خلیفه رفت و به دین اسلام مشرف گردیده نام عبدالله گرفت. در مراجعت ساکنین بلخ اورا ملامت کرده و مقام وی را به یکی از فرزندانش واگذار نمودند ولی او هم به اسلام گروید.با مسلمان شدن برمک یکی از شاهان ترک بنام «

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    آیا شما از مطالب سایت ما راضی هستید؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 430
  • کل نظرات : 81
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 1724
  • آی پی امروز : 37
  • آی پی دیروز : 85
  • بازدید امروز : 97
  • باردید دیروز : 278
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 97
  • بازدید ماه : 4,312
  • بازدید سال : 32,935
  • بازدید کلی : 369,416
  • تبلیغات دوستان